یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۳
دفاع تمام قد رهبر انقلاب از حقوق بانوی ایرانی

حوزه/ رهبر انقلاب هرگونه نگاه مالکیتی و استثماری به زن را ظلم دانسته و بر حقوق اساسی زنان در محیط خانه و جامعه تأکید می‌کنند. این حقوق شامل امنیت در تحصیل، کار، مدیریت اموال شخصی، انتخاب همسر، بهره‌مندی از فرزند و شکوفایی استعدادهای علمی، سیاسی و اجتماعی است و در عین حال، تأمین نیازهای عاطفی و روحی زن در کانون خانواده را ضروری می‌دانند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت در سالروز میلاد با سعادت اسوه تمام عیار زن مسلمان، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی ارزشمند به «تبیین جایگاه رفیع زن در اسلام و غرب و نقش بی‌بدیل بانوان در پیشرفت جامعه اسلامی» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان می‌شود


اسلام طرفدار تکامل بشر است. برای اسلام، زن و مرد هیچ فرقی ندارد. برای اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانی مطرح است.

یک جا سخن از مرد گفته می‌شود، یک جا سخن از زن. به یک مناسبت از زن تجلیل می‌شود، به یک مناسبت از مرد؛ چون دو حصّه‌ی پیکره‌ی بشرند، دو بخش وجود بشری هستند.

* تفاوت نداشتن بین زن و مرد در جنبه الهی و بشری

از لحاظ جنبه‌ی بشری و جنبه الهی، هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. لذا در قرآن آن وقتی که می‌خواهد راجع به انسانهای خوب یا انسانهای بد مثل بزند، از زن مثل می‌آورد: «و ضرب اللَّه مثلاً للذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط».

در مورد کسانی هم که مؤمن هستند، مثال می‌زند؛ «امرأة فرعون». در هر دو جا، مثال و نمونه‌ی کامل راه خطا و راه صواب را از زن ذکر می‌کند؛ یک جا هم راجع به مردان سخن می‌گوید.

هر حرکتی که برای دفاع از زنان انجام میگیرد، باید رکن اصلی آن رعایت عفاف زن باشد. همان‌طور که عرض کردم، در غرب به خاطر این‌که به این نکته توجّه نشد - یعنی مسأله عفت زنان مورد اهتمام قرار نگرفت و به آن اعتنایی نکردند - کار به این بیبندو باریها کشید.

نباید بگذارند عفّت زن - که مهمترین عنصر برای شخصیت زن است - مورد بی اعتنایی قرار گیرد. عفّت در زن، وسیله‌ای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّی در چشم خودِ مردان شهوت‌ران و بی بندو بار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست.

این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگه داشته شود. اسلام به مسأله عفاف زن اهمیت میدهد.

البته عفاف مرد هم مهمّ است. عفاف مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند. منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی، میتواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روی عفّت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است.

* آزادی مرد؛ غربی‌ها زن را برای التذاذ مرد می‌خواهند

یکی از نشانه‌های مردسالاریِ غربیها همین است که زن را برای مرد میخواهند؛ لذا میگویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است.

می خواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میکنند! البته این خودخواهی را بسیاری از مردان در جوامعی که از دین خدا بهره‌مند نبودند، از دورانهای قدیم هم داشتند، امروز هم دارند؛ غربیها هم مظهر اعلای این بودند.

عفّت در زن، وسیله‌ای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّی در چشم خودِ مردان شهوتران و بی بند و بار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود.

شما امروز هم که در دنیا نگاه کنید، میبینید یکی از مشکلات زنان در دنیای غرب، بخصوص در کشور ایالات متّحده امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندی خودشان، به عفّت زن تعدّی و تجاوز میکنند.

* هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف

آمار منتشر شده از سوی مقامات رسمی خود امریکا را من دیدم که یکی مربوط به دادگستری امریکا و یکی هم مربوط به یک مقام دیگری بود.

آمارها واقعاً وحشت‌انگیز است. در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور امریکا صورت میگیرد! ببینید چقدر مسأله عفّت مهمّ است و وقتی بی اعتنایی کردند، قضیه به کجا میرسد.

هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف! برخلاف تمایل زن، مردِ زورگو، ظالم، بی‌بندوبار و بی‌عفّت بتواند به حریم عفّت زن تعدّی و تجاوز کند.

اسلام اینها را ملاحظه میکند. مسأله حجاب که این همه مورد توجّه اسلام است، به خاطر اینهاست. پس، مسأله حفظ عفاف و اهمیت دادن به حجاب و عفاف هم مسأله دیگری است.

فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی، بایستی یک فکر رایج در میان خودِ زنان باشد. خودِ بانوان باید بیشتر به این مسأله بیندیشند. خودِ آنها به معارف، به معلومات، به مطالعه و به مسائل اساسی زندگی رو کنند.

همان تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجمّلات، زینتهای بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانه‌های مردسالاری است.

پس، این مسأله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدّی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند.

* آزادی به معنای نادرست و مضرّ

آنچه در غرب با عنوان شعار وجود دارد، در درجه اوّل آزادی زن است. آزادی، معنای وسیعی را شامل میشود؛ هم شامل آزادی از اسارت است، هم شامل آزادی از اخلاق است - چون اخلاق هم یک قید و بند است - هم آزادی از نفوذ مبنی بر سوء استفاده کارفرمایی است که زن را با مزد کمتری به کارگاه میکشد و هم شامل آزادی از قوانینی است که زن را در مقابل شوهر، متعهّد میکند.

آزادی، به همه این معانی میتواند باشد. کمااین‌که در همین شعارهایی که نسبت به زن وجود دارد، طیف وسیعی از این مطالبات و درخواستها هست، که بعضی با یکدیگر به‌کلّی متناقضند. این آزادی معنایش چیست؟

متأسفانه در دنیای غرب، بیشتر متفاهم از این آزادی، آزادی به معنای نادرست و مضرّ آن است - یعنی آزادی از قید و بندهای خانوادگی، آزادی از نفوذ مطلق مرد، آزادی از حتّی قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان در آن‌جایی که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گیرد - نه آزادی به معنای صحیح آن.

لذا شما میبینید جزو حرفهایی که در دنیای غرب زده میشود، مسأله آزادی سقط جنین است، که این نکته بسیار مهمّی است و با این که ظاهرساده و کوچکی دارد، اما باطن بسیار خطرناک و سهمگینی در این سخن مضمر و مندرج است.

این، وسیله و شعار و مطالبه‌ای است که در غرب غالباً مطرح میشود؛ لذا میگویند نهضت آزادی زنان.

در نظام صحیح، در یک مطالبه و مبارزه صحیح، هدف نمیتواند این معنای وسیعی باشد که یک بخش آن قطعاً مضرّ است؛ اگر چه ممکن است بخشهای مفیدی هم در آن باشد. باید به دنبال شعارهایی بهتر، مناسبتر، صحیحتر و گره گشاتر گشت.

* حقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد

طبیعت الهیِ زن و مرد در محیط خانواده، طبیعتی است که برای زن و برای مرد رابطه‌ای فی مابین به وجود میآورد که آن رابطه، ‌رابطه عشق و مهربانی است: «مودّة و رحمة».

اگر این رابطه تغییر پیدا کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکیت کرد، اگر به چشم ‌استخدام و استثمار به زن نگاه کرد، این ظلم است، که متأسفانه خیلی از مردان این ظلم را میکنند.در محیط بیرون خانواده نیز ‌همین‌طور است.

اگر زن محیط امن و توأم با امنیتی برای درس خواندن، برای کار کردن، برای احیاناً کسب درآمد و برای استراحت ‌نداشته باشد، این ظلم و ستمکاری است.

هر کس که موجب این ظلم شود، باید قانون و جامعه اسلامی با او مقابله کند.‌ چنانچه ‌نگذارند زن به تحصیلات صحیح و به علم و معرفت دست پیدا کند، این ظلم است.

اگر شرایط طوری باشد که زن فرصت پیدا ‌نکند به خاطر زیادی کار و فشار کارهای گوناگون، به اخلاق خود، به دین خود و به معرفت خود برسد، این ظلم است.

اگر زن ‌امکان پیدا نکند که از مایملک خود به طور مستقل و با اراده خود استفاده کند، این ظلم است.

اگر به زن در هنگام ازدواج، شوهری ‌تحمیل شود - یعنی خود او در انتخاب شوهر نقشی نداشته باشد و اراده و میل او مورد اعتنا قرار نگیرد - این ظلم است.

اگر زن، ‌چه آن وقتی که داخل خانه با خانواده زندگی میکند و چه در صورتی که از شوهر جدا میشود، نتواند از فرزند خود بهره عاطفی ‌لازم را ببرد، این ظلم است.

اگر زن استعدادی دارد - مثلاً استعداد علمی دارد، استعداد برای اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد ‌سیاسی دارد، استعداد کارهای اجتماعی دارد - اما نمیگذراند از این استعداد استفاده کند و این استعداد شکوفا شود، ظلم است‌.‌ ‌

‌ممکن است انواع ظلمها در جامعه وجود داشته باشد، که باید این ظلمها برداشته شود؛ اما درعین‌حال به مسؤولیت زن و مسؤولیت ‌مرد که در قبال هم هر دو مسؤولیتی به عنوان تشکیل خانواده دارند، باید به چشم اهمیت نگریسته شود؛ چون خوشبختی زن و ‌خوشبختی مرد در این است.

بعضی خیال میکنند زن کمبودش این است که مشاغل بزرگ و سروصدادار ندارد! خیر؛ مشکل زن ‌این نیست.

حتّی آن زنی هم که شغل بزرگی دارد، به محیط امنی در خانواده، به یک شوهر مهربانِ بامحبّت، به یک تکیه‌گاه ‌مطمئن عاطفی و روحی - که شوهر و مرد اوست - نیازمند است. طبیعت و نیاز عاطفی و روحی زن این است؛ باید این نیاز ‌برآورده شود.«‌۱۳۷۶/۰۷/۳۰»

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha